پيام دوستان
+
در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم اصلا به تو افتاده مسيرم که بميرم يک قطره آبم که در انديشه دريا افتادم و بايد بپذيرم که بميرم ... يا چشم بپوش از من و از خويش برانم يا تنگ در آغوش بگيرم که بميرم اين کوزه ترک خورد چه جاي نگرانيست ؟! من ساخته از خاک کويرم که بميرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بميرم که بميرم که بميرم..
✉ پست دل♡
ديروز 10:51 عصر
+
هوس بوسه ز لعل لب او بي شرمي ست
گل پيغامي از آن غنچه دهان ما را بس حزين_لاهيجي
گل پيغامي از آن غنچه دهان ما را بس حزين_لاهيجي
✉ پست دل♡
ديروز 10:0 عصر
+
خنده هاي تو
کودکي‌ام را به من مي‌بخشد
و آغوش تو
آرامشي بهشتي
و دستهاي تو
اعتمادي که به انسان دارم
چقدر
از نداشتنت مي‌ترسم
#عباس_معروفي
کودکي‌ام را به من مي‌بخشد
و آغوش تو
آرامشي بهشتي
و دستهاي تو
اعتمادي که به انسان دارم
چقدر
از نداشتنت مي‌ترسم
#عباس_معروفي
پيام رهايي
04/5/24
+
دل را ز عشق چند ملامت کنم که هيچ
اين کافر قديم مسلمان نمي شود
اميرخسرو_دهلوى
اين کافر قديم مسلمان نمي شود
اميرخسرو_دهلوى
پيام رهايي
04/5/24
+
بچاها من دلم واسه اينجا بسيار بسيار تنگ شده
♥ تئاتر روياها
04/5/21
+
بي‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
آه! بي‌تاب شدن عادت کم‌حوصله‌هاست
- فاضل نظري
آه! بي‌تاب شدن عادت کم‌حوصله‌هاست
- فاضل نظري
||عليرضا خان||
04/5/14
پُر نقش‌تر از فرشِ دلم بافته‌اي نيست
از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را
#محمدعلي_بهمني
+
شنيده‌ام زِ پنجره
سراغ من گرفته‌اي ...؟!
هنوز مثل قاصدک ميانِ کوچه پرپرم ...!
حسين منزوي
شنيده‌ام زِ پنجره
سراغ من گرفته‌اي ...؟!
هنوز مثل قاصدک ميانِ کوچه پرپرم ...!
حسين منزوي
*قاصدك*
04/5/14
شبگرد تنهايي
04/5/9
به نامِ خداوندِ اُرديبهشت.که سعدي به نامش گلستان نوشت. يادروز گرانيداشتِ جناب سعدي رحمه الله گرامي باد.
زيبا وقشنگ،بانوي بزرگوارپارسي.گر به همه عمر خويش با تو برآرم دمي
حاصل عمر آن دمست باقي ايام رفت
هر که هوايي نپخت يا به فراقي نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
+
دست عشق از دامن دل دور باد!
مي‌توان آيا به دل دستور داد؟
مي‌توان آيا به دريا حکم کرد
که دلت را يادي از ساحل مباد؟
موج را آيا توان فرمود: ايست!
باد را فرمود: بايد ايستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بي‌گزاره در نهاد ما نهاد
خوب مي‌دانست تيغ تيز را
در کف مستي نمي‌بايست داد !
قيصر امين‌پور
مي‌توان آيا به دل دستور داد؟
مي‌توان آيا به دريا حکم کرد
که دلت را يادي از ساحل مباد؟
موج را آيا توان فرمود: ايست!
باد را فرمود: بايد ايستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بي‌گزاره در نهاد ما نهاد
خوب مي‌دانست تيغ تيز را
در کف مستي نمي‌بايست داد !
قيصر امين‌پور
شبگرد تنهايي
04/5/9
+
از غم خبري نَبود
اگر عِشق نبود
دل بود وَلي چه سود اگر
عشق نبود؟
قيصرامين‌پور
دوم ارديبهشت زادروز
قيصر امين‌پور نويسنده ،
شاعر و ترانه سرا گراميباد ...
اگر عِشق نبود
دل بود وَلي چه سود اگر
عشق نبود؟
قيصرامين‌پور
دوم ارديبهشت زادروز
قيصر امين‌پور نويسنده ،
شاعر و ترانه سرا گراميباد ...
شبگرد تنهايي
04/5/9
+
مثل سابق غزلم ساده و باراني نيست ...
هفت قرن است در اين مصر فراواني نيست #حامد_عسکري
هفت قرن است در اين مصر فراواني نيست #حامد_عسکري
شبگرد تنهايي
04/5/9
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید